✿ツ دلبری های فرشته ها ✿ツ
کلمات جدید:
دَدَ : بیرون
دَ : دالی کردن
دَایل : الو کردن
مَمَ : مامان
بَابَا: بابا - گاهی هم دَدی
ابو : برو
آماااا : عمه - الهی مامان فداتون بشه که شما عمه ندارید
نا: یعنی آهنگ واسه رقصیدن
صدای جیرجیرک وقتی پخش میکنم ساکت میشید و به اطراف نگاه میکنید
کیانوش مامان عاشق آب بازیه به هر بهونه ایی میخواد آب بازی کنه
وای اگه بخوای بیاریو لباس بپوشونی تنش
کلی داد و بیداد راه میندازه و ابو ابو ابو میکنه
وقتی مامانی یا بابایی دارن با لپ تاپ کار میکنن اگه روی میز نباشه
دو تاتون حمله میکنید سمت ما و بالای لپ تاپ و میگیرید و بلند میشید
کیانوش بالای لپ تاپ و میکشه سمت خودش که ببینه چه خبره
سوگلم با یه دستش بالای لپ تاپ و میگیره
و با اون یکی دستش میرقصه یعنی واسش آهنگ بزارم
یه وقت هایی هم که میدونید
من روی سیم های لپ تاپ حساسم الکی میاید اذیتم کنید
یواشکی میاید سمته سیم لپ تاپ
و من میگم بلو خونتون شما هم میخندید و میرید یه دور میزنید دوباره میاید
سوگلی و کیانوش مامان عاشق فرنی شدن هر روز اگه فرنی نخورن نمیشه
سوگلی لواشک هم خیلی دوست داره
کیانوش بر عکس بابایی عاشق ژله هست
وقتی میخوان غذا بخورن
حتما باید بیان توی بغلم بشینن
و من ذره ذره غذا رو بدم به دهنشون
ولی اونا اجازه نمیدن بزارم توی دهنشون
با دستای کوچولوشون لقمه رو از دستم میگیرن
میزارن توی دهنم و دوباره از دهن من بر میدارن و میخورنش
یا اگه با قاشق باشه اول قاشق و میارن سمت من که من بخورم بعد خودشون
از مبل ها و تخت مامان و بابا بالا رفتن و پایین اومدن و خوب بلدین
گاهی می ایستادید خودتون و بعد چند دقیقه خودتون و مینداختین توی بغلم
اما چند روز پیش واسه اولین بار دو قدم برداشتید الهی که مامان قربون تاتی کردنتون بشه
شما ديگه حرفهاي آدم بزرگها رو نسبتا مي فهمید .
و اگر يك جمله آشنا باشه سريع عكس عمل نشان مي دید
مثلا هميشه وقتي ازشما مي پرسند چند سالتونه ؟
عدد يك رو با انگشت نشان مي دید
شما با تلفن به طور خيلي جدي صحبت مي كنید
مكالمه شما:
دَایل : الو
اَلبا= سلام
بَید= بله
واي.......يك كار جديد كه انجام مي دید
ذوق مي كنید.....خيلي صداي ذوقتون باحالههههههههههه
كانال عوض مي كنید هم با ريموت هم با خود تلويزيون
براي خودتون ناناي مي زارید
كلا در يكسالگي هر روز يك هنر جديد رومیکنید
*کلاغه میگه؟ شما:گا گا
شعر تب تب خمیر شیشه پر پنیرو واستون میخونم
شما تندتند دستاتونو میکوبی پشت همدیگه و سریع دستتونو میارید بالا
اولین کلمه ای که بعد مامان و بابا یاد گرفتید این بود:آآوو
یعنی جارو!حالا میخاد جارو برقی باشه یا شارژی یا متعلقاتش!
همه رو میشناسید و پشت هم میگید آآوو آآوو
به غذاتون دست میزنید میگید بووووووووووو
توپ بازی و خیلی دوست دارید و میگید اوووبه
دستتون از زمین میگیرید و بلند میشید و کلی ذوق میکنید
تا بابا میگه ماشالا ماشالا زود خودتونو میندازید زمین
به پنکه میگید اوووووو و فکر میکنید هرجا باد میاد پنکه هم هست!!
بیرون که باد میاد و درختارو تکون میده میگید اوووووووو
بابایی رو خیلی خوب میشناسید و پشت سرهم میگید بَابَا با لبخند
اگه غذایی رو دوست داشته باشید با اولین لقمه میگید به به
ببعی میگه؟ شما:ب ب
جوجه میگه؟ شما:جووووو
ماهی میگه؟ شما:تند تند لباتون باز و بسته میکنید
به جیز میگید بووووووووو
خوابتون میگیره سرتون میذارید زمین تو حالت 4 دست و پا و میخندیدید