✿ツ واکسن یکسالگی ✿ツ

واکسن یکسالگی نی نی های  گلم با تاخیر انجام شد...

کیانوش رو ۱۷ مرداد و سوگل رو 19‌ام برای واکسن بردیم

که خدا رو شکر واکسن اذیتشون نکرد...

هر دو علایم مربوط به سرما‌خوردگی رو داشتند

اما بعد معلوم شد که سرما‌خوردگی نیست

 و حساسیت ناشی از آلودگی شدید هواست...

دکترشون یک هفته شربت zaditen بهشون داد

اما سوگلی هنوز سرفه میکنه و کیانوش هم آبریزش بینی داره...

خلاصه این روزا به خاطر آلودگی هوا کمتر بیرون می‌ریم..

سوگلی و کیانوش به شدت عاشق مداد و خودکار و خط‌خطی کردن هستند...

براشون مداد‌رنگی و پاستل و تخته‌وایت‌برد خریدیم

که حسابی باهاش سرگرمند و خط‌خطی میکنند...

کیانوش ماژیک رو می‌گیره دستش و می‌گه چِچ چِچ...(منظورش چشم چشم دو ابرو !!)

بَن بِن بُن یکساله‌ها رو هم براشون گرفتم

ولی تا می‌خوام آموزششو شروع کنم کارت‌ها رو مچاله می‌کنند

و به همین خاطر چند‌تاش رو روی در اتاق‌ها زدم

 و وقتی از جلوی هر کدومش رد میشیم اسم کارتها رو میگم و اونا با دست نشونش می‌دن...

کیانوش جون راه افتاده و سوگل خانم هم چند قدمی راه میره...

همدیگه رو خیلی دوست دارند

و از دور می‌بینم که با هم حرف می زنند و بازی می‌کنند

و می‌خندند( البته که گاهی دعوا!!!!!)

کیانوش چند روز پیش آبمیوه می‌خورد که پرید تو گلوش و سوگل زد تو پشتش...

وقتی بهشون میگم ماه کجاست با انگشتشون آسمون و نشون میدن

وقتی میگم خدا کجاست دستشون و میزارن روی قلبشون

بیشتر اعضای بدنشون رو می شناسند و با دست نشون می‌دن..

متوجه حرفام میشن و عکس‌العمل درست نشون میدن...

مثلاً دیروز به کیانوش میگم قورباغه ا‌تو بیار رفت عروسک قورباغه‌شو آورد

یا وقتی ازشون می‌پرسم عکستون کو؟ رو دیوار با انگشت نشون می دن...

آهنگ های موبایل رو موقع گوش کردن عوض می‌کنند

و دکمه‌ی open دستگاه دی وی دی رو میزنند و CD رو میذارند توش...

باهاشون عمو زنجیر باف بازی می کنیم که خیلی خوششون میاد...

لگوهاشون رو هم می‌تونند رو هم بچینند و خیلی اینکار رو دوست دارند...

آیینه میدم به کیانوش می‌گم کیانوش رو بوس کن اونم خودشو تو آینه بوس می کنه...

سوگل هم به باز و بسته کردن در بطری و کِرِِم و پماد و...

خیلی علاقه داره و اگه نتونه داد می‌زنه که براش بازش کنیم...

خوابشون بعضی شبا خوبه ولی بعضی وقتا هم خیلی دیر می‌خوابند

و من چشمامو می‌بندم که اونا هم بخوابند ولی میان و چشمامو باز می‌کنند...

براشون مسواک خریدم که یاد بگیرند

و اونا هم خیلی بامزه می‌گیرند دستشون و روی دندونشون می‌کشند...